پخش شدن عکسا
سلام جیگرم خوبی خوشکلم امروز نسبت به روزای گذشته پر انرژی ترم چون بابام حالشم یه کم بهتره خدا رو شکر چند روز پیش من کلی از عکسای بچه هارو دادم چاپ کردن یعنی نزدیک به 200 تا عکس خیلی عکسای بامزه ای بودن بچه ها که عکسارو نگاه میکردن هر کدوم چند تا از عکسا خودشونو بلند کردن ... تازه جو گیر شده بودن آلبوم قدیمی م عکس میخواستن که با چش غره من روبرو شدن و بیخیال شدن ولی داستان به همین جا ختم نشد طاهاهم که عکسا رو دید همه عکسای خودشو جدا کرد گذاشت لای کتابش که ببره ... فردای روزی که رفت دیدم طاها زنگ زده با عصبانیت میگه خاله من بیام اونجا میکشمت گف...
نویسنده :
♡مامان عاشق♡
17:10